ما با استعداد و توانمندی های بزرگی به دنیا می آییم اما اغلب با افکاری که از دوران کودکی ونوجوانی درضمیرناخودآگاه ما شکل می گیرد.
برنامه ریزی منفی می شویم و وقتی یک فکر هزاران بار در ذهن ما تکرار شود به باور تبدیل می شود ،باورهای ما حاصل تکرار هزاران بار یک فکر است.
باورهای محدود کننده ما از دیده ها وشنیده های ما از اطرافیانمان در خانواده ,مدرسه, دوستان و افراد جامعه، رادیو و تلویزیون شکل گرفته است اما حقیقت این است که همه چیز تحت کنترل ما است.
وقتی در خانواده یا اجتماع بطور ناخودآگاه برچسب بی لیاقتی ،بی ارزشی و ترسو یاناتوان می خوردیم در واقع باورهای بی لیاقتی و ترس و ناتوانی و بی ارزشی در ضمیرناخودآگاه ما ثبت می شد .
و ما هم آرام آرام باور کردیم انسان بی لیاقت ،بی ارزش وناتوانی هستیم.
مغز ما یه کارخانه دارد و محصول آن فکر است و افکارغالب یعنی افکاری که بیشترین تکرار را در مغز ما دارد تبدیل به باور می شود.
وباورهای ما زندگی ما را می سازد اگر باور دارید انسان توانمندی هستید
در بیرون از ذهن هم شما انسان توانمندی می شوید.
اگر ذهن خود را به مانند یک لیوان خالی تصور کنید،
هر چیزی داخلش بریزید نگه میدارد، اگر سیانید بریزید نگه خواهد داشت،
همچنین شیر هم اگر بریزید لیوان آن را برایتان نگه خواهد داشت،
لیوان هیچ تاثیری در مایع درون خودش ندارد، فقط به سادگی مایع را درون خود حفظ میکند،
مانند ذهن شما، ذهن شما هم درست همین کار را انجام میدهد
و همه چیز تحت کنترل ما است.
حالا بیایید فرض کنیم ذهن شما لیوان است و شما چیز بدی در آن ریختید،
به کانالهای خبری گوش میکنید و خبرهای ناگوار میشنوید،
برنامههای پوچ و بیهوده نگاه میکنید،
با این کارها تنها اطلاعات منفی، احمقانه و نادرست در ذهن خود فرو میکنید،
همان طور که حدس زدید زمانی که ذهن شما با اطلاعاتی تیره،
نادرست و بیهوده و پوچ پر میشود دنیا را تنها میتوانید از دید اتفاقات تیره، نادرست و پوچ ببینید،
زیرا چنین دیدگاهی را به ذهن خود دادهاید و ذهن شما دنیای اطراف خود را این گونه شناخت
و همین گونه هم خواهد دید چون همه چیز تحت کنترل ما است.
جول اوستین در سمینار همه چیز تحت کنترل ما است بیان می کند
که اگر اطلاعات و دیدگاههای منفی، بی ارزش، احمقانه و نادرستی در ذهن خود داشته باشید باید چکار کنید؟
تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که آن را خالی کنید.
حال آن را پر از آب پاک و زلال کنید، که حاوی پیغامهای امیدوارانه، مثبت، انگیزه بخش و محبت آمیز است،
مطالبی که از داستانهای موفقیت دیگران میخوانید، اخبار خوش و . . .
فرض کنید تمام مطالب مثبت امکان پذیر در این آب زلال هست.
حال اگر ما ذهنی سرشار از اطلاعات منفی، هراس آور، خطرناک و فاسد داریم،
تنها کاری که باید بکنیم این است که آب زلال را روی آن بریزیم و اگر همچنان به ریختن آب زلال ادامه دهیم پس از مدتی نهایتا لیوان یا ذهنی در اختیار خواهید داشت
که حاوی اطلاعات و احساساتی پاک، زلال، پرامید و محبت آمیز است.